.0202.

من هنوز
گیجِ بوی رازقی‌ها
و کبودیِ سوسن‌هایی هستم
که در رعشه‌ی یک زخمه‌ی تار
در فیروزه‌ی آسمان
پاشید
و 
دیگر 
باز نگشت.